فرشته کوچولوی مامان و بابا آندیا فرشته کوچولوی مامان و بابا آندیا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

❤ آنـــــــدیا فرشـــــته کوچک مـــــن ❤

روز بی چتر....

1395/10/7 19:59
نویسنده : مامان مریم ❤
450 بازدید
اشتراک گذاری

چند روز پیش باران بارید...ریز و نم نم ....هوا بهاری بود نه زمستانی..زیر آن بارش نرم .

مادری بود و دخترکی که لباسش کم بود برای رسیدن به خانه چاره ایی نبود

باید خیابان یکطرفه را بالا میرفتند...

هر دوشان شاید خیس آب آسمان میشدند مادر دلش میلرزید وقتی به پاهای لرزان

کودکش فکر میکرد

در خیابان تنها و بی چتر......

ناگهان دری از جنس نور برایشان باز شد..دری که شاید بیشتر هم باز بود

اما دیدنش پشت ان ابرهای نمدار وسنگین همیشه کار مشکلی ست..

بخصوص که وقتی ابرهای تیره سینه ها را هم گرفته باشد

آنروز مادر و دختر زیر باران آواز خواندند و پا کوبیدند..از روی چاله های آب پریدند..

و اجازه دادند که باران صورتشان را قلقلک بدهد...

آنروز مادر و دختر با سرانگشتان سرد از یک ناچاری سرد ودر یک عصر سعید

یک ساعت خوش ساختند....

در این شهر سرما زده از نداشته هایشان و از هیچ یک خاطره ساختند.

مادر و دختر فکر کردند که روز بی چتر هم میتواند خوب باشد...

دخترم :

اینکه آدم بتواند در نا شادیهای انبوهش شور زندگی را باز پیدا کند...

اینکه کسی در دقیقه های گریه دارش جسارت لبخند و جرات لذت بردن را داشته باشد

حماقت نیست ...این عین شجاعت است

اگر مثل دیگران نیستی و در دلهره ترین لحظه ها میخندی.....به شجاعتت افتخار کن

تمام راه ها به عشق ختم میشود....

تمام عشق ها به راه.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)