ژکوند بی لبخند.....
حال این روزهایم خوب نیست....
اندوه سرک کشیده تا ته پستوهای وجودم ، رد بی حوصلگی روی لکه های فنجان های
دسته دار کریستالی دیده می شود..
آسمان ابری این روزها هم آدم را از بیخ میگیرد. یک چیز (چیزی که اسمش را نمیدانم
اما حسش اصلا خوب نیست )نشسته وسط سینه ام ،نوشته هایم ضجه میزنند..
و دخترک 2/5 ساله من بیخیال همه اینها پشت سر مادرش ، عروسکهایش را ردیف کرده و
برایشان داستان می سراید.....یکی بود یکی نبود.....
و خدا را شکر که او شاد است ......
این روزها......
دلم برای دخترانه های وجودم تنگ شده ، برای شیطنت های بی وقفه
بیخیالی های هر روزه
ناز و کرشمه های من و آیینه ، خنده های بلند و بی دلیل ، برای آن احساسات
مهار نشدنی......
حالا اما..................................
دخترک حساس و نازک نارنجی درونم چه بی هوا این همه بزرگ شده !!!!
چه قدی کشیده طاقتم!!!!
ضرب آهنگ قلبم چه آرام و منطقی میزند!!!
چه شیشه ایی بودم روزی ،حالا اما به سخت شدن هم رضا نمیدهم!
به سنگ شدن می اندیشم ،اینگونه اطمینانش بیشتر است !
جای بستنی یخی های دوران کودکی ام را قهوه های تلخ و پرسکوت امروز گرفته است.
این روزها لحن حرفهایم آنقدر جدی است که خودم از خودم حساب میبرم...
در اوج شادی هم قهقه سر نمیدهم ،تنها به لبخندی اکتفا میکنم....
چه پسوند عجیبی ست کلمه خانم !!!!
همین که پس از اسمت می نشیند ، تمامی سرخوشی و بی خیالیت را از تو میگیرد و به
جایش وزنه وقار و متانت را روی شانه ات میگذارد.
نه اینکه تمام اینها بد باشد ، نه!! فقط خدا کند وزنشان آنقدر سنگین نشود که دخترک
حساس و شیرین درونم زیر سنگینی آن بمیرد.!!!!!!!!!!!!!!!
عزیز مادر :
کاش هیچ وقت نتوانی این حال مرا درک کنی ، کاش همیشه شاد و سر خوش بمانی
کاش......
دخترکم :
زن که باشی دربارهات قضاوت میکنند؛
دربارهی روحت، جسمت، دربارهی تو و زن بودنت، عشقت، همسرت قضاوت میکنند
تو نترس و زن بمان...
احمقها همیشه زیادند
نترس از تهمت دیوانههای شهر
که اگر بترسی
رفته رفته زنِ مردنما میشوی
دست خودت نیست ، زن که باشی
گاهی دوست داری
تکیه بدهی ، پناه ببری ، ضعیف باشی
دست ِ خودت نیست ، زن که باشی
گهگهاه حریصانه بو میکنی دستهایت را
شاید عطر ِ تلخ و گس ِ مردانه اش
لا به لای انگشتانت باقی مانده باشد
دست خودت نیست ، زن که باشی
گاهی رهایش می کنی و پشت ِ سرش آب می ریزی
و قناعت می کنی به رویای حضورش
به این امید که او خوشبخت باشد
دست ِخودت نیست ، زن که باشی
همه ی دیوانگی های عالم را بلدی