نامزدی دختر خاله
یکی دیگه از اتفاقهای خوب سال 96 ازدواج نیلوفر (دختر خاله ات ) بود.... یه جورایی به گردنت حق داره و از 6 ماهگی تا یکسالگیت بزرگت کرده..
البته که روزهای اول ازدواجش یکم حسودی میکردی و هر جا که طفلیا کنار هم مینشستن تو میرفتی وسطشون😜
روز نامزدیم خیلی عشق این بودی که ساقدوشش باشی و لباس عروس بپوشی......خلاصه که خاله شبانه واست یه لباس عروس دوخت و تونستی روز نامزدی تنت کنی......قربونت بشم که ماه شده بودی و به همه اعلام میکردی که فقط تو ساقدوشی..
پارسا- گلسا -آندیا
بعله....بالاخره نیلوفر و عمو مسعود با هم ازدواج کردن و پایان این پست به خوشی تموم شد❤️💛💜
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی