آندیا 10 ماهه شد..
روزها ميگذرند و ماهها مي آيند...
روزهاي يك رقمي، روزهاي دو رقمي، ماههاي يك رقمي و ماههاي دو رقمي...
اعداد در بودن تو معنا مي يابند و هر روز كه مي گذرد، شهد زندگيمان با تو شيرين تر مي
شود.
زيبايم... امروز كه بگذرد ده ماه است كه تو را داشته ام
ده ماهگي ات مبارك عشق دلنشين تابستاني ام !
تو روز به روز بزرگتر میشی و من روز به روز بیشتر احساس مادر بودن تو را میکنم
چه خانومی شدی این روزها.....از کجاش واست بگم..
دو تا دندون کوچول موچول در آوردی که وقتی میخندی دل من و بابایی و آب میکنی
دست دسی میکنی و سر سری هم بهش اضافه میکنی..
موقع رفتن هم بای بای میکنی....
سلام کردن هم یاد گرفتی و وفتی میگم سلام کن ، سرت و هی بالا و پائین میکنی...
توی چها دست و پا رفتن هم که یه پا استاد شدی....
و خلاصه حسابی شیطون شدی ....
اینم چند تا عکس از 10 ماهگیت
مامانی جوون
شمع عدد 10 نداشتم که روی کیکت بزارم
مرسی که عکسهای دخملی و نگاه کردین