تابستانه
تابستان امسال برات یه معنی دیگه ایی داشت. ۹ ماه مدرسه و کلاس و مشق و حالا ۳ ماه راحتی و بازی و تابستانت در حالی شروع شد که جشن الفبا به پایان رسید و قرار بر این شد چون خاله ساکن ساری هست من و تو و دیانا یه سفر مادر و دختری داشته باشیم. و اینجوری بود که سه تایی بهمراه نیلوفر راهی ساری شدیم. البته با هواپیما چون با وجود دیانا خیلی نمیشد از مسیر راه و جاده و.... لذت برد....و ما یه سفر کاملا" زنونه رو شروع کردیم.....
اولین عکس و اختصاص میدم به مهماندار مهربان پرواز آتا که تا تبلت و توی دستت دید ، اومد و یه سلفی باهاشون گرفتی....🤔🤔🤔🤔
اینم از بقیه عکسا و البوم عکسمون به ساری و زیباییهاش
سد شهید رجایی- بهشت به معنی واقعی
عکسهای هنری مامان خانوم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی