فرشته کوچولوی مامان و بابا آندیا فرشته کوچولوی مامان و بابا آندیا ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

❤ آنـــــــدیا فرشـــــته کوچک مـــــن ❤

اولین عید غدیر آندیا +چهار ماهگی گل دختر

1391/8/14 17:24
نویسنده : مامان مریم ❤
911 بازدید
اشتراک گذاری

  

 

سلام دختر ناز مامان.....امیدوارم بعد از یه شب شلوغ و پر هیاهو خوب خوب باشی....البته واسه تو پر هیایو بود واسه ما بزرگترها که نه......دیشب به خاطر عید غدیر مهمون داشتیم من که عاشق مهمون و مهمونی رفتنم...امسالم که مامان تو خونه دو تا سید داشت....به به 

تازه ه ه چهار ماهه هم شدی هورااااااا...............دخمل من یه ماه بزرگتر شد..خانوم تر شد.....

 

حالا دیگه خیلی با من همکاری میکنی.....مثل خانوما توی carrier میشینی و به من نگاه میکنی و منم کارهام و انجام میدم....

شبها هم که از روزها خانوم تری ........وای ی ی ی دوست دارم که اینقدر آروم و با صبری....

این روزها آب دهنت خیلی  خیلی زیاد شده..میگم نکنه توی چهار ماهگی میخوای دندون در بیاری......شیطون مامان....

وقتی هم که سر حالی صدا تو میندازی به سرت و آغو آغو میکنی و من و بابایی کلی حال میکنیم...

تازه با صدای بلند هم میخندی البته اگه میلت باشه

غریبه ها رو خوب تشخیص میدی و وقتی میری توی بغلشون زل میزنی و هی نگاه نگاه میکنی و بعدش میزنی زیر گریه.....

با آینه هم کلی حال میکنی... بابایی هم تا بیکار میشه تو رو میبره جلو آینه و تو تا خودت میبینی میزنی زیر خنده...

با پتو هم که اصلا میونت خوب نیست......شبها کار من شده پوشوندن روی خانوم ....که یه وقت سرما نخوری....شیطونک من

عاشق تلویزیون و برنامه کودک که پر از رنگهای شاد و جلب توجه کننده واسه توست.....ولی حیف که زود حوصلت سر میره....

تنها عادتی که هنوز ترکش نکردی اینه که هنوز عاشق بغلی و هر کی بیاد بالای سرت هرکاری میکنی تا دلش بسوزه و بغلت کنه

 

 

برای دیدن عکسهای عید غدیر و چهار ماهگی آندیا به ادامه مطلب برید...

 

 

  

اینم سینی عیدی آندیا

 

آندیا در انتظار مهمونا.......

 

ای بابا چرا مهمونا دیر کردن؟!!!!

 

 

لباس هام و عوض کردم....

 

 

 حالا که مهمونا نیومدن اینم آب دهنم.......

آخ جوووون مهمونا اومدن.........

 

عیدی آندیا به دختر عموی گلش گلسا

ای جونم م م ...دوست جونای آینده......


اندیا با پسر دایی و دختر دایی (پویا و گلسا)

پارسا به خاطر فوضول بودن بیش از حد دیر اومد

 

 


کیک چهار ماهگی آندیا 

 

وای نفس مامان.......

 

 

خوشحالم که دارمت و هر لحظه خدارو به خاطر داشتنت شاکرم

 

آخر شب خسته و خواب آلود...

 

مهمونی تموم شد... 

فردا باید آندیا بره واکسن 4 ماهگی بزنه...

دوستون دارم

من

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

الینا
15 آبان 91 17:17
وای چه خوردنیه این دخمل شما....1000 تا بوس