فرشته کوچولوی مامان و بابا آندیا فرشته کوچولوی مامان و بابا آندیا ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

❤ آنـــــــدیا فرشـــــته کوچک مـــــن ❤

سفرنامه آندیا (قسمت اول)

1391/8/28 11:01
نویسنده : مامان مریم ❤
741 بازدید
اشتراک گذاری

 

روز اول

 

جونم واستون بگه که............

 

سه شنبه ساعت 10 صبح من وبابا و آندیا گلی راهی فرودگاه شدیم چون ساعت 11/30پرواز داشتیم ...اینم عکس دخملی صبح روز سفر

 

 

مشهد هوا حسابی سرد شده بود و ما مجبور بودیم حسابی بپوشونیمت....بالاخره رسیدیم به سالن فرودگاه...همون اول دخملی و توی کالسکه گذاشتیم .....

 

یه خبر بد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!  

 

هواپیما 3 ساعت تاخیر داشت......نه ه ه ه ه هه ه ه ه ه ه ه ه 

 

و این شد که من وبابا و آندیا 3 ساعت توی فرودگاه معطل شدیم......

 

عکس آندیا در جال علافی توی فرودگاه

از بس سماق مکید خوابش برد

 

 

 

نمای نزدیک از دخملی 

 

بله دیگه واین چنین شد که ما ساعت 3 بعد از ظهر پریدیم.....

 

وای ای اولین باری بود که با دخملم سوار هواپیما شدیم و حسابی استرس داشتم و این استرس زمان حرکت و اوج گیری هواپیما به اوج خودش رسید من آندیا رو سفت بغل کرده بودم و یه حس عجیبی داشتم که اصلا نمیشه اون حس و بیان کنم.....

بگذریم............

 

ساعت 5 عصر ماوارد فرودگاه کیش شدیم......دمای هوا 29 درجه و اصلا با مشهد قابل مقایسه نبود

 

و اولین تجربه سفر آندیا آغاز شد

 

استقبال فرودگاهی هتل فلامینگو با آقای علیزاده بود که اومد دنبالمون و زودی رفتیم هتل

 

با اینکه توی فرودگاه مشهد خیلی اذیت شدیم ولی توی کیش دیگه وقت استراحت نبود..سریع آماده شدیم و 3 تایی راهی بیرون شدیم . دخملی و انداختیم توی کالسکه و پیاده راه افتادیم تا به اولین بازار رسیدیم....

 

بازار ونوس 

 

بازار پانیذ 

 

مرکز خرید کیش 

 

هایپر مارکت کیش 

 

تمام این بازارها رو تا ساعت 11/30گشتیم

 

راستی یادم شد بگم توی بازار ونوس دخملی حسابی به ما حال داد و توی کالسکه اش موند و من وبابایی رفتیم صندلی ماساژ وای ی ی ی ی ی ی نمیدونین پا حالی داد پاهامونم حسابی درد میکرد و خیلی چسبید......آفا ماساژی هم هی با دخملی حرف میزد تو هم میخندیدی....

 

قربونت بشم من ووووووووووووووووووبابا 

 

متاسفانه چون دیگه هوا تاریک شده بود نتونستیم عکسی از خودمون بگیریم....

 

این بود از سفر نامه اندیا در روز اول

تا فردا بای ی ی ی بای ی ی ی ی ی

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

elmira
2 دی 91 18:58
باحال بود