سیسمونی موش کوچولوی من
دیگه از ماه هفتم بارداریم کم کم شروع به خرید سیسمونی واسه دخمل گلم کردیم. من و بابایی دوتایی و بعضی وقتها با خاله فرزانه .آخه مامان جون پاهاش درد میکرد و خیلی نمی تونست راه بره واسه همین خودمون خرید میکردیم. ولی پولش و مامان جون و باباجون داده بودن. دستشون درد نکنه.
می بوسمتون 1000 تا
چه حالی میکردیم وقتی واسه ی عشق کوچولومون خرید میکردیم......نبودی که ببینی بابایی چه هل شده بود.
امیدوارم وقتی آندیا بزرگ شدو اتاقش و دید خوشش بیاد.
دیوار اتاقت و با بر چسب تزئین کردیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی