آندیا 11 ماهه شد...
سلام عروسک قشنگم
دوباره اومدم از تو بنویسم . از لحظه های ناب با تو بودن . از تو کوچولوی قشنگ من که
داریجلوی چشمام قد می کشی و بزرگ میشی و عزیز و عزیز و عزیزتر میشی و هر روز
برامون دلبری می کنی . الان که دارم برات می نویسم تو خوابی . وقتی خوابی انگار دنیا
خوابیده . انگار دور فلک از چرخیدن وامونده. حتی وقتی خوابی دلم برات تنگ میشه. آخه
من از تو چی بگم که شنیدن کی بود مانند دیدن .
فرشته کوچولوی خانه ما امروز 11 ماه از پا به دنیا گذاشتنت می گذرد .
نمی دانم چرا این 11 ماهگی واسم همراه یه شادی زیاد بود!!!!!
شاید به این خاطر اینکه تنها یک ماه تا یکساله شدنت مانده وکمی دلم را قلقلک می دهد
میدونی چیه؟؟ خوشحالم و خیلی خیلی خدا رو شکر میکنم از اینکه لحظه لحظه این 11
ماه را کنارت بودم و با خنده های شیرین و معصومت خندیدم ، با گریه هایت ناراحت شدم و
با هر حرکتت به این طرف آن طرف به دنبالت بودم .
خوشحالم از اینکه این 11 ماه تو را در کنارم داشتم و کنار تو به اندازه چند 11 ماه قد
کشیدم
خوشحالم ، خوشحالم ، خوشحالم و خدا را هزار بار برای این شادی شکر می کنم
ديگه كم كم بوي يك سالگي و جشن تولدش داره بلند ميشه ........
11 ماهگیت مبارک عزیز مامان
اینم عکسهای 11 ماهگیت
برو ادامه مطلب
اینم عشق مامان
قربون اون نگاه متعجبت
که به شمعها اونجوری نگاه میکنی
ژست و ببین.....
اینم یه عکس با لباسی که خاله فرزانه
واست دوخته
قد و بالاش و ببین
عزیززززززم
دخترم خسته شد و
روی زمین نشسته
اینم اسباب بازیهایی
که بابایی واسه 11 ماهگیت خریده
مرسی که عکسهایی دخملی و نگاه کردین
ممنون