تابستانی که با وجود تو گرمتر میگذره
سلامی به گرمای تابستان/به روزهای در کنار تو /همراه و همنفس با تو
این روزا داره به سرعت هر چه تمامتر میگذره...مثل برق ، مثل باد
اما انگار خونه ما امسال نسبت به سالهای قبل گرمتر شده....چرا؟؟؟؟؟؟؟
سه حالت داره یا زمین داره هی گرم و گرمتر میشه ، یا کولر خونه رو خوب سرد نمیکنه ،
یا آندیا به خونمون اضافه شده....
کدومش؟؟؟؟؟؟؟؟
معلومه آندیا به خونمون گرما داده.....
از چی بگم؟؟؟ از کجاشروع کنم؟؟؟
این روزا اینقدر راه میره که اگه یه کیلومتر شمار به پات ببندم ، از شدت راه رفتن تو منفجر
میشه.. هی راه میری ، هی می افتی..چه پشتکاری هم داری مامانی باز دوباره پا میشی
وادامه میدی...کاش بزرگم شدی این پشتکار و داشته باشی....
لطفا برید ادامه مطلب
قدمهای آندیا این روزها
وقتی آندیا اینقدر خوشمزه ماکارونی میخوره
دیشب بابایی ساعت 9 شب یهو هوس کرد ما رو ببره طرقبه، ماهم با خاله فرزانه راهی
شدیم..هوا عالی بود و کلی خوش گذشت...
اینم عکسهایی که از دخملی گرفتیم
دخی جووون در حال تفریحات ناسالم
واااااای......
الکی بود یه وقت باور نکنین هاااااا
آندیا روی تختهای طرقبه در انتظار چای
آندیا در حال تفریحات سالم
آندیا مقابل ویلاژتوریست-طرقبه
با این آقای عروسکی
اینم آخر شب ، دخی جووون هلاک و خسته توی خواب ناز