دعای مامان و بابا واسه اندیا
آندیا تو شاخه گل سرخ زندگی عاشقانه ی من و پدر خوبت هستی... دلمان می خواهد آنقدر
فصل های زندگی ادامه داشته باشد تا بتوانیم تو را همچون درختی مقتدر تربیت کنیم. که
بتوانیم هم قدم با تو و مدادرنگی هایت دست به آفرینشی دیگر بزنیم برای آینده ی
درخشانت
آنقدر از داشتنت ذوق زده و مغرور شده ایم که همیشه سایه ی نگرانی از غروره داشتن تو
و خوبی هایت را بر سرمان داریم... بس که بهترین ِ بهترین هایی دخترکم
قوی باشیم و با لحظات سرد و گرم و سخت و نرم همسفر شویم تا بیاموزیم که اگر دریا
موج نداشت ، دنیا لطفی نداشت ! سنگ صبور من آرام بخشی ِ توست و به خاطر وجود تو ،
ناآرامی ها را به آرامش مبدل می کنیم و تمام تاریکی ها را به روشنی تبدیل
این روزها را به عشق دیدن لبخند قشنگت به عشق بوسه های شیرینت به عشق صدای
گرمت به عشق دستان کوچک ولی پرمهرت و به عشق دیدن پیشرفتها و بزرگ شدنت
سپری می کنیم
خدایا شیرینی این روزها را از ما نگیر
خدایا این روزها را از یادمان مبر
خدایا فرشته کوچکمان را به تو می سپاریم محافظش باش
ادامه مطلب
خداوندا… اگر یک نگاهی به من بیاندازی، میبینی که دستهایم را تا جایی که کت و کول و
استخوانهای کتفم اجازه داده به سمت درگاهت دراز کردهام و دارم دعا میکنم… برای خودم
که نه… برای دخترم… آخر میدانی چیست؟ اوضاع دنیا خیلی خراب شده… آنروزی که
تصمیم گرفتیم بچهدار بشویم، هنوز چمنزار دنیا، لجنزار نشده بود… گفتیم بچه میآید، دور
هم هستیم… تخمه میشکانیم، پوشک عوض میکنیم، چایی میخوریم، پوشک عوض
میکنیم، تام و جری میبینیم، باز پوشک عوض میکنیم… و الخ… آن روز هنوز به اقتصاد
دنیا مثلا خراب نبود .... حالا که دنیا را داری مثل شربت خاکشیر با قاشق به هم میزنی، به
فکر ما هم باش…مخصولا دخمل من آندیا.........
خداوندا… اول از همه لطفا سلامتی را ازو دریغ نکن… این دیگر کم خرج ترین درخواست ممکن است… نه لازم است
بابت اجابت آن سر آدم دیگری را زیر آب کنی و نه لازم است یک کیسه پول از آن بالا پرت کنی پائین (حالا اگر
انداختی هم که دست مریزاد)… آمین…
خدایا… دوران بچگیاش را کشدار بفرما… من اصلا نمیفهمم چرا این دوره را اینقدر کوتاه در نظر گرفته ای و در
عوض دوران سنگلاخ زندگی، اینقدر دراز خلق شده است؟ وقت تجدید نظر نرسیده؟ آدمها هر غلطی که توی دنیا
میکنند، بعد از دوران بلوغ فکری و جسمیشان است… پس قربان دستت یا این قضیه را مرتفع کن یا تعریف
“بلوغ” را دگرگون بفرما…آمین…
بارالها… یک شغل شرافتمندانه (بجز مهندسی البته) برایش دست و پا بفرما… جوری باشد که با آن زندگی
کند… نباشد که هر روز صبح ساعت شش که از خواب بیدار میشود تا بوق سگ سرکار برود، اول سه چهار تا فحش به من و پدرش
حواله بدهد که چرا و به چه اجازهای خلقش کردهام… از شغل قضاوت هم دورش کن حتی اگر ماهی نه میلیون
تومان هم درآمد داشته باشد (اگر واقعا نه میلیون است، خیلی دورش نکن)… از سیا.ست دورترش کن حتی اگر
ماهی ۱۸میلیون کاسب شد… خودت بهتر میدانی که هیچ پسیاستمداری با عزت نمرده است… پس دورش بفرما
حتی اگر شده با پسگردنی… آمین
خداوندا… فرصت تجربه کردن عاشقی را به او بده… نشود مثل همه آن آدمها که خر به دنیا آمدند و بیلذت عشق،
خرتر از دنیا رفتند… که اصلا نفهمیدند فلسفه دنیا سر چه چیزی بوده و هست… میدانی که چه میگویم بارالها؟
… فرصت بده امتحانش کند، شکست بخورد، دوباره امتحان کند تا آخر سر به خوردش برود و هیچ وقت حسرتش را
نخورد… آمین