فرشته کوچولوی مامان و بابا آندیا فرشته کوچولوی مامان و بابا آندیا ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

❤ آنـــــــدیا فرشـــــته کوچک مـــــن ❤

اولین یلدای آندیا

1391/10/3 12:12
نویسنده : مامان مریم ❤
1,473 بازدید
اشتراک گذاری

 

عجب حکایتی داره این شب یلدا ما که طولانی بودنش و نفهمیدیم.....

ولی هر چی هست خوبه..چرا که باعث میشه توی این عصر ماشینی شدن که آدمها خودشون و راحت کردن و واسه همه چی به هم پیامک میزنن حداقل به این بهانه دور هم جمع میشن....

اما راستش امسال شب یلدا واسه من یه حال و هوای دیگه ای داشت .سرشار از انرژی بودم و اونم فقط و فقط بخاطر حضورتو بود و هست وقتی بهت نگاه میکنم انگار دوباره جون میگیرم و خستگی هام در میره.......

منم امسال یه کم از خودم هنر در کردم و به ابن بهانه چند تا عکس خوشکل از دخملی گرفتم اگر چه که امسال خیلی کوچولو بودی و نمی تونستی راحت بشینی و عکس گرفتن یه خورده هم واسه تو و هم واسه ما سخت بود ولی با کمک خاله و دختر خاله ها یه کاریش کردیم و کلی پشت دوربین بال بال زدیم تا یه عکسی ازت بگیریم........

اینم سفره شب یلدا

آندیا جووونی با کلاه هندوانه ایی

 

 

عشق مامان و بابایی

قربون اون لبخندت....... عزیزم

وای ی ی ی هندونه ی من

ننه سرما میخوام چکار وقتی تو رو دارم !!!!!!

اینم کلاه و شال گردنی که خاله فرزانه واسه شب یلدا برات بافته!!!!!!!!

 

و در آخر......................................................................................

 

  

 به صد یلدا الهی زنده باشی

انار وسیب و انگور خورده باشی

اگر یلدای دیگر من نباشم

تو باشی و تو باشی و تو باشی 



پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان مهرزاد جان
3 دی 91 12:16
یلداتون مبارک
الهی من فدای اون لپای هندونه ای
_________¤¤¤¤¤¤¤¤____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤ مثل همیشه زیبا بود ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_____¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤___¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ من آپم ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ گذری ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نیم نگاهی ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نظری ¤¤¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____________________¤¤¤¤¤¤
______________________¤¤¤¤
_______________________¤¤

یادگاری یادتون نره منتظرم


مرسی مامان مهرزاد جوون...زودی میام به وبلاگتون
مامان مهسا (مامان آرشيدا)
3 دی 91 12:32
يلدات مبارك باشه خاله جون .به وبلاگ ما هم سر بزنيد خوشحال ميشيم با هم دوست بشيم


مرسی مامان مهسا....حتما میام .....بوس بوس
حسود
3 دی 91 13:11
دلم برای تنگ شده میخوام بغلت کنم و لپاتو محکم بکشم ولی...


چرا حسود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان شیدا
4 دی 91 10:52
جیگر این دخملی رو برم مریم جون سفره یلدای قشنگی درست کردی امیدوارم در کنار دختر خوشگلت همیشه شاد باشی
حسود
4 دی 91 11:00
اخه خاله اش همیشه کنارشه ولی من...اه
مامان آندیا
4 دی 91 11:58
واااااااااااای خدا لپاشو نگاه کن چقد نازه بوووووووووووووس
باباي آنديا
7 دی 91 12:30
حسود همون دايي جواده ؟؟؟؟؟؟؟
سپیده
20 آذر 94 17:05
سلام خانمی. اگه قفل رو بردارید عکسهای یلدا رو بنام وبلاکتون ثبت کنیم