آندیا در یک ماهگی
دختر نازم بالاخره یک ماهه شدی..یک ماه که اومدی و حسابی خونه ما رو گرم کردی...
راستی تا حالا که تو نبودی من و بابایی چقدر تنها بودیم..تو با اومدنت یکی یکی درهای رحمت و روی ما باز کردی با اتفاقاتی که این چند وقت افتاد یه ما نشون دادی که چقدر خوش پا قدم بودی.....
یک ماه گذشت.توی این یک ماه چه شبهایی که من و بابایی پا به پات بیدار بودیم..گریه میکردی و دلت درد میکرد و دوست داشتی راهت ببریم....حسابی یغلی شدی هاااااااا
امروز تصمیم گرفتم یه کیک خوشمزه به مناسبت اولین ماه زندگیت درن کنم و چند تا هم عکس یادگاری ازت بگیریم
عزیزم یک ماهگیت مبارک
حیف که توی تموم عکسها چشات بسته بود و خواب بودی خوابهای خوب خوب ببینی گلکم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی