فرشته کوچولوی مامان و بابا آندیا فرشته کوچولوی مامان و بابا آندیا ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

❤ آنـــــــدیا فرشـــــته کوچک مـــــن ❤

کاکتوس نماد عشق.....

تو کاکتوس را میشناسی؟؟؟؟ نماد عشق است لباس سبز به تن دارد مقاومت میکند سختی میکشد گریه میکند  و گاهی میخندد آری من هستم دخترم و کاکتوس هاش در حضور خارها هم میشود یک یاس بود در هیاهوی مترسک ها پراز احساس بود می شود حتی برای دیدن پروانه ها شیشه های مات یک متروکه را الماس بود دست در دست پرنده بال در بال نسیم ساقه های هرز این بیشه را داس بود کاش میشد حرفی از ای کاش هم نبود هرچه بود احساس بود وعشق بودو یاس بود     ...
10 تير 1395

کودکانه های تو....

سلام و هزار تا سلام به همه و بخصوص دخملی خانوووم گل و گلاب این روزها دختر خانومی در آستانه 4 سالگی هستش و منم دارم خودم و واسه تولد 4 سالگی آماده میکنم.... تو روز به روز بزرگ و بزرگتر ....خانوم و خانومتر میشی....ومن حال میکنم  با روزهای مادرانه خودم و شیطنتهای تو که روز به روز داره بیشتر میشه.... این روزا همه مردم سرشون با دنیای مجازی حسابی گرمه...اونقدر گرمه که تمام دوستی ها و رابطه ها داره کمرنگ و کمرنگتر میشه...هر جا میری توی تاکسی توی مترو سر کار همه سرشون توی گوشیهاشونه..... ولی هنوز وقتی میام توی وبلاگ تو یه حس خوبی دارم......نگار لای دفتر خاطراتم و باز میکنم و گاهی حتی گریزی میزنم به ...
10 تير 1395

یه روز خوب , ما سه تا.....

توی یه روز خوب لازم نیست اتفاق های خارق العاده ای افتاده باشه تا خوب باشه. وقتی بتونی از همه ی چیزهایی که دور و برت رو پر کردن لذت ببری, هنوز بتونی از چیزهای کوچک حس شگفت زدگی پیدا کنی و برای خودت سوال های بزرگ بزرگ کنار بذاری, این یعنی یه روز خوب! به زندگی به چشم فرصتی برای کشف کردن, تجربه و کنجکاوی کردن نگاه کن. هر چقدر که مشکلات سر راهمون باشه, باز هم زمانهایی هست که با سپردن خودمون به طبیعت میتونیم آرامش لازم برای ادامه مسیر رو پیدا کنیم. امروزت رو خوب شروع کن. بدون این تو هستی که یه روز خوب رو برای خودت رقم میزنی, نه هیچکس دیگه. برات یه صبح عالی آرزو میکنم! وب...
9 تير 1395

دخترکم همیشه شاد زندگی کن

ا ز همین امروز ، وقتی بچه هایمان به مدرسه می روند ، به انها  بگوییم : عزیزم ! من نمی خواهم تو بهترین باشی ، فقط میخواهم تو خوشحال و خوشبخت باشی .   اصلا مهم نیست که همیشه نمره 20 بگیری ، جای 20 می توانی 16 بگیری اما از دوران مدرسه و کودکیت لذت ببر. عزیزم :از " ترین" پرهیز کن ، چرا که خوشبختی جایی هست که خودت را با کسی مقایسه نکنی.   حتی نخواه خوشبخت ترین باشی .   بخواه که خوشبخت باشی و برای این خواستت تلاش کن.   همین.......... یادمان هست که از وقتی به دنبال پسوند "ترین" رفتیم، خوشبختی از ما گریخت. از 19/75 لذت نبردیم چون یک...
9 تير 1395

آندیا با المانهای نوروزی....

امسال عید بازم مثل سالهای قبل مشهد پر شده بود از المانهای خوشگل وباز ما دوباره با دخملی دوربین به دست رفتیم توی شهر واسه عکاسی و گردش امسال عید هوای مشهد یه خورده سرد بووود ولی این عکسها رو توی یه ظهر گرم  از تعطیلات نوروز گرفتیم خوشگله ه ه ه ه ه ه آیا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟    آندیا و گلسا (دختر دایی جوونش)     ...
27 خرداد 1395

نوروز 95.......

ما سال 95 را در حالی شروع کردیم که حسابی آش و لاش بودیم... روزهای اخر سال 94 همزمان بود با اسباب کشی و نقل مکان به خونه جدیدوخلاصه با تمام  خستگیهایی که داشت روز اول فروردین ما سه تا در منزل نو سال و تحویل کردیم و البته با تمام سختیهایی که داشت ولی خوشاین بود و من از انداختن سفره هفت سین  غافل نشدم ولی نه به اندازه سال قبل..... لحظه تحویل سال ۱۳۹۵ هجری شمسی به ساعت رسمی جمهوری اسلامی ایران ۰۸:۰۰:۱۲ (ساعت ۸ و صفر دقیقه و ۱۲ ثانیه) روز یکشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۵ هجری شمسی   صبح روز اول عید نوروز 95   لحظه ای که سال تحویل می شه ، تنها  لحظه &nbs...
25 خرداد 1395

روزهای خوش مهد کودک (2)

سری دوم عکسها آندیا خانوووم توی مهد کلبه ستاره ها تمام این عکسها توی اسفند94 و قبل از عید نوروز 95گرفته شده که متاسفانه به علت  اسباب کشی و گرفتاری های من و نداشتن اینترنت حالا دارم میزارم ممنون میشم با چشمهای نازتون یه گوشه  چشمی هم به این عکسها بندازین     به مناسبت روز آتشنشانی دخملی کلاه به سر   جشن روز نیکوکاری (اسفند 94) بچه ها در حال درست کردن فرنی کلاس آموزشی کاردستی دخمل خانوم ردیف اول حسابی داره گوش میکنه جشن چهارشنبه سوری آخر سال 94 آش رشته خورون ار رو آتش پرووون ...
24 خرداد 1395

روزهای خوش مهد کودک.....

  سلام سلام آندیا سلام ای زنگیم سلام....ای عزیزززززم سلاااااام گفتم که زود میام تا عکسهای سال 94 رو واستون بزاااارم ...الوعده وفا من اومدم اونم باکلی عکس خاطره انگیز از عشقولی مامان توی مهد کلبه ستاره ها که دخملی عاشق  این مهد با کلیه مربی هاشه عاشقتم مامانی جووون           این عکسها مربوط به روزای 22 بهمن بود ومامانا باید با روزنامه واسه بچه ها  لباس درست میکردن اینم هنر نمایی بنده اینم روز جشن ماکارونی دخمل خانوووم اینم از روزااای زمستووون که حسابی بهار بود ...
24 خرداد 1395

ما دوباره برگشتتیم....

شرمنده مامانی جوون..... وااای چقدر دیر اومدم اگه بدونی چقدر این روزااااااگرفتارم و چه تغییراتی واسمون اتفاق افتاد اول اینکه توی اسفندماه 94خونمون و با یه طرح بسیار ضربتی عوض کردیم ..... از اورژانسی هم اورژانس تررررر بود و بالاخره روز 24اسفند موفق به نقل مکان از صیاد 49 به  صیاد 47 شدیم..... و البته بیشتر از من و بابایی تو خوشحال شدی که از شر پله بالا رفتن راحت شدی و به قول خودت خونه اسانسوری خریدیم. بهر حال شرمنده که اینبار خیلی دیر وبلاگ تو آپ کردم.... البته یه دلیل دیگه ایی هم داشت و اون اینکه متاسفانه خونه هنوز تلفن ثابت نداره و تا همین چند وقت اینترنت نداشتیم.تا اینکه بابا به علت اعتیاد...
24 خرداد 1395